-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:11003 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:34

راه شناخت مرجع تقليد چيست؟ و خصوصيات و شرايط مرجع چيست؟ و آيا بعد از فوت مرجع ميتوان از او تقليد كرد؟ و ادله آنها چيست؟

كساني كه خودشان اهل علم و تحقيق نيستند بايد از طريق 2 نفر از اهل خبره كه عادل باشند، مرجعيت و اعلميت شخصي را بفهمند. اين در صورتي است كه معارض نداشته باشند.

راه ديگر اين است كه عدهاي از اهل علم كه ميتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا ميشود، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند.(1)

خصوصيات و شرايط مرجع تقليد عبارت است از: مرد، بالغ، عاقل، شيعه دوازده امامي، حلال زاده و زنده و عادل باشد و بنابر احتياط واجب حريص به دنيا نباشد و از ديگران اعلم باشد.(2)

وقتي كه مرجع تقليد شخصي از دنيا رفت ميتواند به اجازه يك مرجع تقليد زنده بر مرجع قبلي باقي باشد و ميتواند به مرجع تقليد زنده مراجعه كند.

دليل لزوم تقليد:

اولاً، عقل دلالت ميكند بر اين كه اگر چيزي را نميدانيد سؤال كنيد و به متخصّص مراجعه كنيد و قرآن هم ميفرمايد: فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون.(3)

اگر نميدانيد از اهل ذكر (دانايان) سؤال كنيد.

عقل حكم ميكند كه انسان يا بايد خودش متخصّص باشد يا به متخصص مراجعه كند و يا احتياط كند. اين دليل فطري و عقلي در فطرت هر انساني نهفته است و بناي همه مردم دنيا هم بر همين روش است.(4)

مردم و عقلاي عالم در كارهايشان يا صاحب نظر و متخصصاند يا به متخصص در هر امري مراجعه ميكنند، در بيماريها به پزشك مراجعه و در امور ساختماني به بنّا و معمار و مهندس مراجعه ميكنند...



دليل بقا بر مجتهد ميت:

نظريات و فتاواي مجتهد كه در رسالهاش مضبوط است مانند نقشهاي است كه مهندس ترسيم كرده و بديهي است وقتي كه مهندس از دنيا رفت باز آن نقشه ساختماني قابل استفاده است. يا مانند نقشه قالي است. وقتي كه آن نقشه كش (نقاش) از دنيا رفت باز از نقشه او در بافتن قالي استفاده ميكنند. مگر اين كه مجتهد زنده از آن مجتهد ميّت، متخصصتر و أعلم باشد در اين جا عقل حكم ميكند كه بايد از نظريات اين مجتهد حيّ و زنده كه اعلم است تقليد كرد.

امّا دليل براي شرايط مجتهد: بلوغ و عقل دو شرط از شرايط مجتهدي است كه ميتوان از او تقليد كرد؛ زيرا غير بالغ بر فرض اين كه بتواند مجتهد بشود، مورد اعتماد نيست، چون احتمال اين را ميدهيم كه اين بچه (غير بالغ) از باب اين كه ميداند كه بر بچه تكليفي نيست و گناهي ندارد، مرتكب خلاف واقع شده باشد و از غير عاقل (ديوانه) هم نيم توان تقليد كرد و دليلش معلوم است.

امّا اين كه بايد شيعه اثني عشري و امامي باشد در روايت از امام كاظم(ع) آمده:

لا تأخذنّ معالم دينك عن غير شيعتنا؛(5)

هم چنين مجتهد بايد عادل باشد اولاً بر غير عادل اعتمادي نيست ممكن است دروغ بگويد، خلاف واقع بگويد و ثانياً در روايت آمده كه امام صادق(ع) فرمود:

ان تعرفوه بالسّتر و العفاف و كفّ البطن و الفرج و اليك و اللّسان و يعرف باجتناب الكبائر...؛(6)

مجتهد را به پاكي و صداقت و عفت بشناسيد و بدانيد كه از گناهان كبيره دوري ميكند.

در مورد مرد بودن مجتهد دليل متقضي وجود ندارد و فقط ظاهر اخبار دلالت دارد بر اين كه مرد باشد، ولي در مشهوره ابي خديجه فرموده:

انظروا إلي رجلٍ منكم يعلم شيئاً من قضائنا....(7)

در اين روايت كلمه (رجل) يعني (مرد) دارد. البته كلمه (من قضائنا) دارد كه قرينه است كه مربوط به قضاوت ميشود. نه مربوط به مرجع تقليد بعضي از علماء فرمودهاند كه خنثي و زن هم ميتوانند مجتهد و مرجع باشند.(8)

البته بحث علميتر و اجتهادي احتياج به تحقيق بيشتر دارد، ما بدين مقدار براي عمومي كافي ميدانيم.

(علت اين كه مرجع تقليد (اعلم) غالباً با مرد منطبق شده است به خاطر اين است كه در مرجعيت اعلميت و عدالت شرط است، زن اگر بخواهد مرجع تقليد باشد بايد زن دوّم كسي باشد و هيچ گونه وظيفهاي و كافه وظايف را ساقط كرده باشد و براي بچه هم دايه بگيرد تا شب روز مردانه درس بخواند مانند محصلان مرد غذا و لباس آماده باشد. در اين صورت ممكن است به درجه اجتهاد برسد البته نبوغ فوق العاده ميخواهد تا طرف شبهه اعلميت شود).

پي نوشتها:

1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، مسئله 3.

2. همان، مسئله 2.

3. انبياء(21) آيه 7.

4. مستمسك العروة الوثقي، ج 1، ص 6.

5. مستمسك العروة الوثقي، ج 1، ص 42.

6. همان، ص 47.

7. مستمسك العروة الوثقي، ج 1، ص 44.

8. همان، ص 43.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.